۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

نفت ملت رو میدزدند که بم اتم رو سر ملت خودشون بریزن

به نظر شما به چی می گن استعمار؟به چی میگن استثمار؟ به چی میگن چپاول منابع ملی ؟ که چی بشه ؟بمب اتم می خوایم؟ که شما بگین ما ابرقدرت دنیاییم و امریکا هیچ غلطی نمی تونه بکنه ؟روسیه که داره همه غلطا رو میکنه؟ چین اقتصاد ایران رو داره نابود می کنه. آمریکا شده بهانه واستون.
حالا مردمی که شما رو قبول ندارن هیچی ! اونایی که به وجود شما دل بستن و ذوب درون شمان؟ اونا چی جواب ندارن؟

تا کی می خوای سواری بگیرین

خامنه ای اثبات کردی که سگ شاهان قاجار به تویی که برای مردم یک پاپاسیم دیگه ارزش نداری می ارزیه



بتازید که پایان ره رسیدست

۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

اماما ،ما را به کمترین حقی که داشتیم دل خوش کردی و ازانسانیت انداختی

فقط به این دلخوش نباشید که ما برایتان مسکن می سازیم، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی می کنیم، اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی می کنیم، البته همه این کارها را می کنیم، اما دلخوش به همین مقدار نباشید





.ما معنویات شما را ، روحیات شما را هم، عظمت می بخشیم. ما شما را به مقام انسانیت می رسانیم




مسیح علینژاد:حضرت قصاب خانواده جان باختگانِ کهریزک به همین راحتی از خون فرزندان شان نمی گذرند

"قاضی مرتضوی قصابِ رسانه ها و قاتلِ کهریزک تبرئه شد"روزگارِ فردا را بخوانید قصه ی بی تقصیریِ قاضیِ مرگ از زبان خودش است و خانواده های قربانیانِ کهریزک اما نه می پذیرند بی گناهی اش را و نه ساکت می نشینند. مهم نیست که نظام از یک مهره ی سوخته هم نمی گذرد مهم این است که خانواده های جان باختگانِ کهریزک هم به همین راحتی ها از خونِ فرزندان شان نمی گذرند حضرت قصاب.


نقل از فیسبوک مسیح


طراحی عکس از pashoo

۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

حال همه ما خوب است ولی تو باور نکن "سومین سالگرد هنرمند سبز خسرو خوبان"

فردا ۲۸ تیر ۱۳۹۰ برای همگی‌ ما روز خیلی بزرگی‌ دردناکی بود.


فردا سالگرد مرد سبزیست که دوست داشتنی بود و مهربان،

اولین هنرمند سبز واقعی‌ کشورمون

بی‌ شک اگر اکنون بین ما بود از شنیدن زندانی شدن هم وطنش و به خصوص همکارش پگاه و رامین و.. لحظه‌ای سکوت نمی‌‌کرد .

پس برای آرامش و شادی روح "خسرو شکیبایی"عزیز همگی‌ دور هم جمع شویم ......

فردا قطعه هنرمندان در انتظار ماست

۱۳۹۰ تیر ۲۵, شنبه

مسیح علی نژاد: پگاه آهنگرانی، رامین پرچمی، فاطمه معتمد آریا، لیلی رشیدی، باران کوثری، ما فراموشتان نخواهیم کرد

مسیح علی نژاد: دختر که باشی لابد ی...ک خاطره ای داری و یک جایی لابلای نوشته هات، تو هم از پگاهِ سینمای ایران ایده گرفتی. من که سی و پنج بهار از سرم گذشت هم جوانی کردم و حال و هوای پگاه و خاطره هایی که برایمان ساختند زده بود به سرم و این عکس را گذاشته بودم و نوشته بودم دختری با کفش های کتانی و رویاهای بارانی. حالا که خالقانِ خاطره هامان یا حبس می شوند یا ممنوع التصویر" پگاه آهنگرانی، رامین پرچمی، فاطمه معتمد آریا، لیلی رشیدی، باران کوثری، ما فراموش شان نکنیم و بیشتر هوادارشان باشیم.

حالا که علی کوچولو از شهر گریخت، حالا که گلشیفته فراهانی دلتنگ و دور است، وقتی وبلاگ و دست نوشته های ترانه علیدوستی هم خوش خوشان شان نیست، حتما یادتان هست که پسر خانم گوینده ی صدا و سیما را هم در روز عاشورا کشتند... ما خیلی ها را در سینما و صدا و سیما داریم که همدل اند با ما اما وقتی به حبس می روند یا ممنوع التصویر می شوند گاهی تنهای شان می گذاریم...مثل رامین پرچمی...حبس پگاه هم نباید عادت شود برای ما
.

به قول ف.م.سخن، حال برای پگاه آهنگرانی که در زندان است باید نوشت دختری با دمپاییِ پلاستیکی....یکی در گوشم می گه: بریم راسته خیابان ولی عصر انقدر کفش کتانی به درخت ها و سیم برق آویزان کنیم که مردم باخبر شوند دختری با کفش های کتانی را بردند...

نقل از فیس بوک مسیح

حذف ولایت فقیه تنها راه چاره ایران است،با شرکت نکردن در انتخابات این ریشه دیکتاتوری در ایران خشکیده خواهد شد

سالهاست حکومت اسلامی سوار بر ایران با مهندسی آرا و به بازی گرفتن مردم توانستند بر مردمی که هیج مشابهتی با انها ندارند حکومت کنند و جولان دهند و به مقاصد کثیف و ناپاک خود در جهان و ویرانی ایران عزیز ادامه دهند. به راستی تا کی قرار است بتازند و ما دست روی دست بگذاریم و ویرانی ایرانمان را مشاهده کنیم، و یا کشته دهیم و خفگان و اسیر و مجروح،


به راستی تا کی باید در انتظار حکومتی که خواست مردم است بنشینیم و آرزوهای بر باد باد رفته خود را شماره زنیم؟



به راستی ما کجای این ماجرا هستیم؟ آیا اگر ما نتوانستیم در این خفگان حکومتی در اعتراضات خیابانی به نتیجه برسیم "که به زودی بدون شک این جریان ادامه خواهد داشت و پیروزی با ما خواهد بود"، نمی توانیم در یک حرکت مدنی بدون هیچ هزینه ای انتخابات را تحریم کنیم و نگذاریم این حکومت ولایت فقیه بیشتر از این پیله ببندد بر ایرانمان؟



حذف ولایت فقیه تنها راه چاره ایران است،با شرکت نکردن در انتخابات این ریشه دیکتاتوری در ایران خشکیده خواهد شد.بیایید مانند ان روزهایی که پدر و مادر را مجبور می کردیم به صندوق رای بیاییند به موسوی و کروبی رای دهند این بار همه را به این باور برسانیم که هر چه زودتر باید این وصله نچسب را از تن جدا کرد. همه با هم در تحریم انتخابات شرکت کنیم.


نه گفتن به انتخابات یعنی نه گفتن به جمهوری اسلامی

۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

زرتشت: انسان « اختیار » دارد تا با اندیشه روشن،به دور از هر گونه اجباروتقلید و سنت،بهترین راه را در زندگی برگزیند .

زرتشت: انسان « اختیار » دارد تا با اندیشه روشن و با تجزیه و تحلیل درونی و با آزادی کامل ، به دور از هر گونه اجبار ، القاء ، عادت ، تقلید و سنت ، بهترین راه را در زندگی برگزیند .

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

چرا هجده تیر همچنان زنده است؟"پیوند جنبش دانشجویی و جنبش سبز"




دانشجویانی که در هجده تیر هفتاد و هشت مورد حمله ی بی رحمانه ی خشونت طلبان جمهوری دیکتاتوری اسلامی قرار گرفتند، امروز که سیزده سال از آن واقعه ی دردناک می گذرد، سال های پایان جوانی را می گذرانند و هیچ کدامشان دیگر دانشجو نیستند. اما خاطره تلخ آن روزها را خوب به یاد دارند. حتما حادثه ی هجده تیر مهم بوده است که هنوز پس از گذشت سیزده سال، در سالروزش همچنان زنده است و هنوز هم گفتگوها و تحلیل ها درباره اش ادامه دارد. شاید هیچ کس باور نمی کرد که توقیف روزنامه ی «سلام» اینقدر گران تمام شود. و هردو بشوند همان «هر نه روز یک بحران» که همراه شده بود با دولت اصلاحات محمد خاتمی. همان گونه که کسی باور نمی کرد با تقلبی با این گستردگی و بزرگی مردم به یک باره به این انفجار برسند و پدید آورنده جنبش سبز شوند، به هر حال «رسانه ها» و «دانشجویان»، دو بال مهم اصلاحات بودند که به شدت در آن سال ها و پس از آن تضعیف شدند.اصلاحاتی که از ان در این دوران چیزی از آن باقی نماند جز رجز خانی ها و کشمکش هایی که بر مسند قدرت ماندن تنها بهانه آن بود.آن روزها پیش بینی می شد که اصلاحاتی که نتوانست جلوی حکومت جور بیاستد بی شک ریشه در همان قدرت دارد و در آینده تمام قوای خود را که همان مردم و حتی دانشجویان و مطبوعات است از دست خواهد داد. ولی بدون شک مردم سبز ایران فراموش نخواهند کرد که حادثه های گذشته چگونه می تواند جریان جنبش را دوباره تقویت کند و خون تازه ای به اعتراضات علیه حکومت استبدادی دهد .ما سالروز هجده تیر با سبز شدن دوباره گرامی خواهیم داشت.

فراموش نکنیم جنبش سبز،جنبش نجات بخش ایران زمین، نتیجه قیام هجده تیر است

یادش بخیر آن دوران پر حادثه، ایران و ملت آزادی خواهش به یک باره مانند بمب ساعتی زمان حضور جمهوری اسلامی در ایران را به خطر انداختند و تن دیکتاتور نشینان را به لرزه در آوردند و اشک تمساح بزرگ دیکتاتور اعظم خامنه ای را در آوردند. آری آن روزها گذشت هر چند به تلخی ، بهروز جاوید تهرانی اسیری در چنگال نظامی فاشیستی که به هیچ عنوان حاظر به پیاده شدن از مسند قدرت نیست یادگاری از آن د وران است، ولی به واقع باید بپذیریم جنبش سبزی که همگان به عنوان جنبش نجات بخش ایران زمین از آن یاد میکنند نتیجه آن دوران تلخ و شیرین است، به راستی جوانان آن دوره یادگاری های بزرگی از خود به جای گذاشتند و زمینه ساختن جنبشی را فراهم کردند که ما هم اکنون با وجود آن به خود می بالیم، می توان گفت جوانان پخته امروز که سیاستهای سیستماتیک جنبش سبز در دستان آنها می باشد در ان دوران از دور نظاره گر لحظه های پر شور بودند و خود را آماده بزرگترین نبرد با نظام دیکتاتوری ایران می کردند و همکنون خود را در صف اول این مبارزه می بینند.شایسته است جنبش سبز از این روز تاریخ ساز به راحتی نگذرد و از آن به خوبی یاد کند تا روزهای پر حادثه همچنان ادامه پیدا کند، دوستان فراموش نکنیم که هنوز جنبش به یاری یاران وفادار خود نیاز دارد و بی شک در انتظار روزهای بهتر پافشاری خواهد کرد


دیکتاتور بزرگ فراموش نکد اگر ده سال طول کشید جوانان این مرز و بوم خود را برای مبارزه با قدرت فاشیستی تو آماده کنند بدون شک اتفاقی دیگر به ده سال نخواهد انجامید ، لحظه های انتهای راه است و بار سفر را جمع باید کرد، به پایان سلام کن دیکتاتور


۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

مسیح علی نژاد :فراموش کردید مجتبی واحدی را در دایره خائنین و شهرت طلبی گنجانده بودید، خادم را به خائن لقب ندهیم

وقتی کواکبیان می گوید اصلاح طلبان معتقد به ولایت فقیه و رهبری هستند...،
وقتی خباز عکس رهبری را به سنیه می چسباند و در راهپیمایی نه دی علیه «فتنه گران» شعار می دهد...،
وقتی بدون هیچ پیش شرطی حرف از حضور در انتخاباتی می زنند که هنوز کشته شدگان انتخابات پیشین را قاتلی معرفی نکرده اند...،
بیراه است که مجتبی واحدی از این فرصت طلبیِ ماندن در قدرت به هر قیمتی اعلام برائت کند و ما نیز؟
از نقد نهراسیم و خادم را به خائن لقب ندهیم.
این نقدم خطاب به کسانی است که این چند روزه مجتبی واحدی را هم تنها به خاطر نقد و نظر صریحش در دایره خائنین و شهرت طلبی گنجانده اند نظر خودم در این مورد را هم پیشتر در مطلبی تحت عنوان گاهی در ستایش خشم نوشته ام .......