۱۳۹۰ آبان ۳, سه‌شنبه

پس از پایان دیکتاتوری نشان پرچم ما چه خواهد شد؟ علامت سوالی که به زودی پاسخش را خواهد یافت

بسیار خوشحال کننده بود وقتی خوشحالی یک ملتی را با چشمان خود دیدی و جشن و پایکوبی آنها پس از پیروزی بر دیکتاتور کشورشان گویی جشن ما بود، بگذریم از این که چه گذشت بر انقلابیون لیبی و دیکتاتور و چه فجایعی که به بار ننشست و رو سیاه کرد آن همه مبارزه علیه خودکامگی و ظلم را، ولی به واقع نکته ای که مرا مدهوش خود کرد پرچمی بود که تغییر کرد و این خواست ملت بود. به تاریخ گمشده خود بنگریم و پرچمی که فراز و نشیب بسیاری داشت؛سبز – نشانه خرمی و دوستی؛ سپید – صلح و دوستی (بر گرفته از نشانه زرتشتیان دین باستانی و حقیقی ما ایرانیان ) سرخ – نشان خون از دست رفتگان در راه ایران .می توانید برای این که بفهمید این سه رنگ در پرچم ایران چقدر قدمت دارند به عکس روی این دیوار که از هخامنشی مانده است و به عنوان پرچم اهورا ( فروهر) الان در موزه لوور نگهداری می شود توجه کنید.


این سه رنگ امروز جزئی از هویت امروز ماست. در حقیقت به رنگ پرچم ایران اگر هر احساسی به ایران داشته باشیم باز هم با وجود ما آمیخته شده است و همه ما را با این رنگ پرچم می شناسند.متاسفانه این پرچم پس از انقلاب به دست کسانی افتاد که خودکامگی را به اوج رساندند و بی پروا تمام موقعیت خود را به آن تحمیل کردند. بی شک تمام آزادی خواهان این مرز و بوم بر نخواهند تابید این ظلمی که به پرچم آ ب و اجدادی ما شد. هر چند به زودی دیکتاتور ایران همراه تمام اطرافیانش و اعتقادات شیطانی او جایی در سرزمینمان نخواهد داشت، ولی باید گفت پس از انتهای راه حکومت دیکتاتوری که به راستی نزدیک است نشان پرچم ایران چه خواهد بود؟ علامت سوالی که گویی به زودی پاسخش را خواهیم داد .







تاریخچه گذرا از پرچم ایران




بر خلاف اکثر عموم اولین پرچم ایران درفش کاویانی نبود بلکه اثر ذوق کورش کبیر بود. درفش کاویان زمانی درست شد که کاوه آهنگر یک هو قاطی کرد و دودمان هر چی آدم خونخوار که اول اسمش ضحاک بود را بر باد داد. کاوه فریدون را بر تخت شاهی نشاد و فریدون هم که خیلی از برچیده شدن حکومت ضحاک خوشحال بود دستور داد پیشبند کاوه را که بر سر نیزه زده بودند تا مردم را تحریک به قیام کنند طلاکاری کنند . از این به بعد شد درفش کاویانی!. کثرا فکر می کنند این پرچم اولین پرچم ایران بوده است. حالا جالب است که درفش کاویانی را که با لباس آن بنده خدا درست نکردند. آن فقط یک نماد بود. درفشی که از روی آن ساخته شد وبه عنوان پرچم قرار گرفت از دوختن پوست پلنگ به عرض 5 متر و طول 7 متر درست شد!

تا زمانی که مسلمان ها ایران را گرفتند این پرچم ایران بود ولی مسلمان ها اجازه طرح پردازی را بر روی پرچم ندادند و ایران عملا بدون پرچم شد. پرچم سیاه جامگان و سرخ جامگان فقط یک رنگ داشت که هر چند پرچم الان لیبی هم فقط یک رنگ دارد ولی قبول کنید این دیگر اسمش پرچم نیست. برای همین سلطان محمود که به پادشاهی رسید توی پرچم سیاه سیاه جامگان که طرح ذوق ابومسلم بود یک ماه طلا دوزی کنند. پسرش مسعود که آمد از این سوسول بازی ها خوشش نیامد و دید ماه خیلی رمانتیک است و به دردش نمی خورد رفت سراغ علاقه اصلیش. شکار شیر!


سلطان مسعود که دید خیلی شیر دوست دارد سریعا یک شیر را به جای ماه به پرچم دوخت و از آن زمان تا قبل از انقلاب شیر شد نماد ایران. اگر می خواهید بدانید چطوری به فرانسه نگاه کنید که نشانش خروس است. آن زمان نشان ما شیر بوده است!


در زمان خوارزمشاهیان سکه هایی زده شد که عکس خورشید بر پشت شیر بود. به شخصه فکر می کنم که این به دلیل آیین مهرپرستی ایرانیان آن موقع بوده است که در این آیین خورشید بسیار مقدس بوده است. ولی هنوز تا زمان شاه خورشید باید صبر کنید.
شاه طهماسب هم یک خورده در این واقعه اختلال ایجاد کرد و چون فکر می کرد که ماه حمل با نشان گوسفند خیلی پربرکت بوده است ( چون خودش متولد ماه حمل بوده است ) گوسفند را جایگزین شیر کرد. در بقیه آن دوران پرچم ایران یک پارچه سبز با مشان شیر و خورشید بود که شیر و خورشید انواع و اقسام حالات مختلف را در این دوران داشته اند. تا این که نادر ، شاه شد!
نادر شاه چند تا پرچم داشت ولی پرچم ایران را پرچمی سه رنگ قرار داد که از رنگهای پرچم فعلی تشکیل شده بود. در این پرچم که هنوز هم 4 گوش نشده بود و مثلثی بود یک شیر بود که خورشید از پشتش طلوع می کرد و در وسط خورشید عبارت الله الملک به چشم می خورد. این پرچم مادر پرچمهای جدید ایران شد!
آقا محمد خان که آمد یک سری کارهای اساسی توی پرچم کرد. مثلا پرچم را 4 گوش کرد و به دست شیر ایران یک شمشیر هم داد. به خاطر این که با نادر هم مخالف بود رنگ پرچم را واحدی کرد که در شکل می بینید.
اما امیر کبیر. وقتی صحبت از امیر کبیر می شود باید بسیار با احترام صحبت کرد. این ایران امروز ساخته دست همان مرد است. هر چی خوبی توی ایران می بینیم یک نقشی در آن به عهده امیر کبیر بوده است.
امیرکبیر دلبستگی ویژه‌ای به نادرشاه داشت و به همین خاطر پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه می‌کرد شرح زندگی نادر را بخواند. امیرکبیر همان رنگ‌های پرچم نادر را قبول کرد ، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد (بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه. اگر این اتفاق نمی افتاد پرچم الان ما غیر استاندارد حساب می شد) و سراسر زمینه پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتی متر در گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پایین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. بدین ترتیب پرچم ایران تقریباً به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد. در آخر درباره رنگهای بیشتر صحبت می کنیم.
بعد از انقلاب مشروطه در مجلس برای مخالفت با روحانیون که اسفاده از عکس را حرام می دانستند نمایندگان شیر را نماد حضرت علی اعلام کردند. مشخص است که دیگر هیچ ایرانی جرئت نداشت با نشان حضرت علی مخالفت کند. حضرت علی هم که قربانش بروم یک شمشیر داشت به اسم ذوالفقار پس به دست شیر یک شمشیر هم داده شد. در همان زمانها هم بود که توسط پهلوی ها تاج به پرچم اضافه و برداشته می شد.
این بود تا زمان پیروزی انقلاب ایران که پرچم این جوری شد.این پرچم را هم که می دانید توسط طولش یک و نیم برابر عرضش است. 22 بار الله اکبر در حاشیه ها دارد. یک هیئت 18 نفره این طرح را که توسط حمید ندیمی طراحی شده است تائید کرده اند.






این گذری کوتاه بر پرچم ایران بود؛ ایرانی که به زودی آزاد خواهد شد و شخصیت حقیقی خود را به دست خواهد آورد و آن روز دیر نخواهد بود اگر هم وطن دست در دست هم ایران کنیم آزاد..


۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

فراعنه صدای مردم را وقتی‌ میشنوند که دیر شده است

وقتی دیدم مردم خوشحال لیبی با چه رضایت خاطری پرچمی را که دوست داشتند بر فراز دستان خود بلند کردند هم خوشحال شدم هم غمگین
کاش روزی فرا رسد من نیز با افتخار پرچم کشورم رو آن طوری که دوست دارم بر خانه ام ، محل کارم و هر جایی که هستم نصب و به آن افتخار کنم،
آن روزی را می بیینم که ما نیز مثل مردم لیبی پرچم واقعی کشورمان رو انتخاب کردیم و به آن افتخار می کنیم .
دیکتاتور بدون شک با رفتن تو که آن روز دیر نیست ما نیز به آرزوی ایرانمیان خواهیم رسید و تمدن گمشده خود را دوباره باز خواهیم یافت، تمدنی که به دست نا اهلان از این سرزمین با حیله گری دور اقتاد و تمدنی از قاره وحشی و بیابان تازی به آن تحمیل شد.
آری روزی را می بینم که به دست همین مردم به پست ترین حال ممکن به تمنا خواهی افتاد و آن روز دیر نیست

پشوتن